فایل فلش X.VISION مدلLE-42KD20

فایل تست شده مخصوص پارت نامبر این مدل مین برد هست .

توجّه : ((حتماً قبل از کپی برداری نرم افز از فایل اصل تلویزیون خود بکاپ بگیرد))

کد لینک خرید نرم افزار:535440

 

255/000 تومان

دُهن الحنظل الاصلی (روغن هندوانه ابوجهل اصلی)

این محصول توسط عطار پیشکسوت تایید شده است

خرید و فروش روغن های گیاهی

به صورت 500 % ارگانیک و بهداشتی به همراه برگه آنالیز عرضه می گردد...

  کدمحصول:534062

مقدار کل28عدد

2200 تومان

عسل وحشی تهیه شده از بیشها و باغات اطراف دزفول استان خوزستان

مقدار موجودی 12/6 کیلو دوازده کیلو و ششصد کرم با شاخه محاسبه شده و بدون احتساب ظرف عسل

البته همان طور که میبینید شاخه ها تا حد امکان برداشته شده

و مقدار خیلی کمی که واقعا شاخه های مانده به آسانی قابل حذف و یا بررداشتن نیست

قیمت هر کیلو عسل 800 وتمان هست

  کدمحصول:534068

مقدار کل12کیلو

800000 تومان


نوشته شده توسط : كريم شريفي

داستان زنان و ازدواج حضرت یعقوب (ع)

 

با سلام
در مورد ازدواج یعقوب دو قول وجود دارد:
1- بدنبال خوابى که یعقوب دید به منطقه حران رفت و طبق مأموریت به خواستگارى دختر "لابان" حاکم حران رفت اما از آنجا که "لابان" شش دختر داشت که کوچکترین آن "راحله" بود، دختر اول را براى ازدواج پیشنهاد داد و یعقوب بخاطر حیایى که داشت مخالفت نکرد و با وى ازدواج نمود که بعد از به دنیا آوردن دو پسر دختر اولى مرد مجددا یعقوب از دختر وى خواستگارى کرد که "لابان" دختر دوم را پیشنهاد نمود که مورد قبول یعقوب قرار گرفت از این دختر نیز پس از بدنیا آمدن دو پسر وى از دنیا رفت، به همین ترتیب یعقوب با دختران لابان ازدواج کرد تا به "راحله" که همسر مورد نظرش بود رسید و در مجموع از دختران لابان حضرت یعقوب صاحب دوازده پسر شد و چون در این مدت براى لابان چوپانى مى کرد.
از این راه صاحب گوسفندان فراوانى نیز شد و هنگام بازگشت به کنعان صاحب 12 پسر و اموال فراوان بود.

2- اما بنابر نقل دیگر که مختصرى تفاوت دارد، لابان دایى یعقوب است که در سرزمین "فدان آرام" زندگى مى کرد. حضرت یعقوب با راهنمایى و پیشنهاد پدرش نزد وى رفت و خدمت به دایى را عهده دار شد و با دو دختر وى ازدواج نمود که پس از مدتها با فرزندان و اموال فراوان به نزد خانواده خود در کنعان بازگشت و در کنعان ساکن شد. وى داراى 12 پسر بود که به اسباط معروف بودند.

داستان ازدواج یعقوب در کتاب هاى تاریخ
در کتاب هاى تاریخ داستان ازدواج یعقوب با لیا (یالیه) و راحیل دختران دایى خود لابان، با مختصر اختلافى این گونه نقل شده است: هنگامى که یعقوب با تدبیر، دعاى پدر را شامل حال خود گردانید و عیص سوگند یاد کرد که او را به جرم این کار خواهد کشت، مادرش رفقه بترسید که مبادا یعقوب به دست عیص به قتل برسد، از این رو به یعقوب گفت: اکنون نزد دایى خود لابان برو و بدو ملحق شو.

یعقوب براى انجام دستور مادر و دیدار دایى خود لابان به سمت فدان آرام حرکت کرد و از ترس عیص شب ها راه مى پیمود و روزها مخفى مى شد تا به آن جا رسید. یعقوب مایل بود با دختر لابان ازدواج کند و او دو دختر به نام هاى لیا و راحیل داشت. لیا از راحیل بزرگ تر بود، اما یعقوب راحیل را مى خواست.

وقتى از داییى خود او را خواستگارى کرد، لابان با ازدواج او موافقت کرد، مشروط بر این که مدت معینى گوسفندانش را بچراند.وقتى مدت مزبور به پایان رسید، لابان دختر بزرگ خود را به همسرى او درآورد و در جواب یعقوب که گفت: من راحیل را مى خواست، گفت: رسم ما نیست که دختر کوچک را قبل از دختر بزرگ شوهر دهیم.
اکنون همان اندازه براى ما چوپانى کن تا راحیل را نیز به همسرى تو درآورم و یعقوب دوباره به همان مقدار چوپانى کرد تا وى راحیل را نیز به ازدواج او درآورد.
گفته اند که ازدواج با دو خواهر در آن زمان جایز بوده و منظور از آیه سوره نساء که فرمودند: «... و أن تجمعوا بین الأختین إلا ما قد سلف» ترجمه: ازدواج با دوخواهر و جمع میان آن دو نکنید، مگر آن چه در سابق گذشته است (نساء، 23) همین داستان یعقوب است .
ولى یعقوب داستان را این گونه نقل مى کند که اسحاق به یعقوب گفت: خداوند تو و فرزندانت را پیغمبر خواهد کرد و در تو خیر و برکت نهاده است، سپس بدو دستور داد به فدان - که جایى در شام است - برود.
یعقوب به دستور پدر به فدان رفت.
در آن جا زنى را دید که گوسفندانى همراه دارد و بر سر چاهى ایستاده و مى خواهد گوسفندان را آب دهد، ولى سنگى بر سرآن است که چند مرد بایستى به یک دیگر یارى دهند تا آن را بلند کنند. یعقوب از آن زن پرسید: تو کیستى ؟پاسخ داد: من لیا دختر لابان هستم. و لابان دایى یعقوب بود.
یعقوب که آن سخن را شنید، پیش آمد و سنگ را از سرچاه دور کرد و آب کشید و گوسفندان لیا را آب داد و سپس نزد دایى خود رفت.
لابان همان دختر را به همسرى او درآورد. یعقوب گفت: آن که نامزد من بود، راحیل خواهر اوست؟ لابان گفت: این بزرگ تر بود و من راحیل را نیز به ازدواج تو درخواهم آورد. سپس هر دو را به یعقوب داد.در مقابل گفته اینان، جمعى معتقدند که یعقوب راحیل را پس از این که لیا از دنیا رفت گرفت و میان دو خواهر جمع نکرد و این نظرى است که طبرسى مفسر بزرگوار شیعه اختیار کرده و آیه ... و ان تجمعوا بین الاختین را درباره عمل مردم زمان جاهلیت دانسته که هم زمان با دو خواهر ازدواج مى کردند و این به نظر صحیح تر مى رسد.
به هر صورت مورخان نوشته اند که لیا و راحیل هر کدام کنیزى داشتند که آن ها را نیز به یعقوب بخشیدند. کنیز لیا، زلفا و کنیز راحیل، بلها بود.
یعقوب از این چهار زن، صاحب دوازده پسر شد:
روبیل یا به گفته بعضى روبین، شمعون، لاوى، یهودا، یشجر - یا یشاکر-، ریالون - یا زبولون -. مادر این شش تن لیا بود و یوسف و بنیامین که مادرشان راحیل بود. دان و نفتالى از بلها به دنیا آمدند. جاد واشیر که این دو را نیز خداوند از زلفا به یعقوب داد.به جز بنیامین، فرزندان دیگر یعقوب همه در شهر فدان آرام به دنیا آمدند و تنها بنیامین پس از آمدن یعقوب به فلسطین متولد شد.در مقابل، مسعودى دوازده پسر یعقوب را از لیا و راحیل مى داند و از کنیزان آن دو ذکرى نکرده است.
یعقوب سال ها در فدان آرام نزد دایى خود ماند و به کار گوسفند دارى روزگار مى گذرانید تا این که داراى گوسفندان بسیار و اموال زیادى شد و تصمیم گرفت به شام و فلسطین باز گردد، اما از برادرش عیص مى ترسید و بیم داشت که عیص در صدد قتل و آزار او برآید.

از این رو به گفته مسعودى هدیه اى پیشاپیش خود براى عیص فرستاد و مى گویند که یعقوب 5500 رأس گوسفند داشت ویک دهم آن ها را براى برادرش فرستاد و در نامه اى به برادر نوشت: عبدک یعقوب یعنى از بنده ات یعقوب.
هم چنین طبرى گفته است که یعقوب به چوپانان خود سپرد که اگر کسى آمد و از شما پرسید که شما که هستید؟ بگویید که ما چوپانان یعقوب - که بنده عیص است - هستیم.

از آن سو عیص با لشکریان خود از شام بیرون آمد تا یعقوب را به قتل برساند، ولى هنگامى که نامه را خواند و هدیه یعقوب بدو رسید، از کشتن وى صرف نظر کرد و به خوبى از برادر استقبال نمود و تا وقتى یعقوب در کنعان بود، آزارى بدو نرساند.

به هر حال حضرت یعقوب بدنبال سکونت و حاکمیت فرزندش حضرت یوسف در مصر، به دعوت وى به مصر رفت و 17 سال در آنجا سکونت نمود و در همانجا رحلت کرد.



:: موضوعات مرتبط: دانستني ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 616
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 29 شهريور 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : كريم شريفي

چطور بود که برادران حضرت آدم با خواران خود ازدواج کردند؟!

حلال و حرام اموری بودند که برخی از آنها در هر دوره و هنگام نزول شریعت جدید تغییر می کردند و حتی پاره ای از حلال ها و حرام ها در همان دوره عوض می شدند. بنابراین نمی توانیم حرام ها و حلال هایی را که دین مبین اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین برای ما به ارمغان آورده است، از ابتدای خلقت آدم ثابت و تغییر ناپذیر بپنداریم، بلکه حلال ها و حرام ها تابع مصلحت ها و مفاسدی واقعی هستند که در موضوعات احکام نهفته است و طبیعتا این مصالح و مفاسد در برهه های مختلف تغییر پذیر می باشند.

اما برای تاکید بیشتر درباره ازدواج فرزندان آدم(ع) توضیحاتی را در این باره ذکر می کنیم. اول این که باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که مفسرین و علمای اسلامی بر اساس مدارک اسلامی نظیر آیات قرآنی و روایات اهل بیت عصمت دست به تفسیر وقایع قرآنی و تاریخی می زنند و اگر به زعم شما توجیهاتی هم به کار می بندند بر اساس روایات و آیات است که شاید ما علت تامه آن را نمی دانیم و تنها برخی از حکمت های آنرا درک کنیم. ضمن اینکه شایان ذکر است که اصطلاح حرام تکوینی و تشریعی چندان اصطلاح درستی نیست و با توجه به اعتباری بودن احکام، حلال و حرام و تغییر پذیر بودن آن ها چندان قابل دفاع نمی باشد.

در میان دانشمندان اسلامی دو نظر وجود دارد و هر کدام برای خود دلایلی از قرآن و روایات ذکر کرده اند. اینک ما هر دو نظر را به طور اجمال نقل می کنیم:

 1- در آن زمان هنوز قانون تحریم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و چون راهی برای بقای نسل بشر غیر از این راه نبوده، ازدواج آنان با یکدیگر صورت گرفته است. ناگفته پیدا است که دستگاه قانون گذاری از آن خداست: «ان الحکم الا للّه: هر گونه حکم راجع به خداست»(سوره یوسف، آیه 40)

 چه اشکال دارد که به طور موقت و از راه ضرورت، برای عده ای این گونه ازدواج در آن زمان بلا مانع و مباح باشد و برای دیگران عموما تحریم ابدی شود؟

 طرفداران این نظریه از ظواهر قرآن برای خود دلیل می آورند که خداوند عالم در سوره نساء، آیه 1 چنین می فرماید: «و بث منهما رجالاً کثیرا و نساءا: از آن دو [آدم و حوا] مردان و زنان فراوانی در روی زمین منتشر ساخت.» ظاهر این آیه می گوید که نسل بشر فقط به وسیله این دو تن به وجود آمده است، و اگر غیر از این دو در بقای نسل او دخالت داشتند، باید بفرماید «وبث منهما و من غیرهما به وسیله این دو و غیر آنان...»

 افزون بر آن مرحوم طبرسی حدیثی از امام سجاد(ع) نقل می کند که آن حضرت در ضمن گفتاری که به مردی قریشی بیان داشت، جریان ازدواج هابیل را با بلوزا خواهر همزاد(دوقلو) قابیل و همچنین ازدواج قابیل را با قلیما خواهر همزاد هابیل شرح می داد به او فرمود: این مطلب را انکار مکن چه آنکه روش الهی بر این جاری شده است؛ مگر نه این است که خداوند همسر آدم را از خود او آفرید و سپس برای او حلالش کرد... .

 علامه طباطبایی در توجیه این نظریه می فرماید: حکم ازدواج، یک حکم تشریعی و تابع مصالح و مفاسد است و حکم تکوینی نیست که قابل تغییر نباشد. از این رو ممکن است که در ابتدای خلقت به خاطر ضرورت بقای نسل در جامعه محدود آن روز که فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حلال گردد و بعد که ضرورت برطرف شد حکم حرمت بیاید به جهت این که ادامه جواز ازدواج با توجه به گسترش نسل و ازدیاد برادران و خواهران موجب اشاعه فحشاء و از بین رفتن غریزه عفت شود.

 افزون بر این نمی توان گفت فطرت با این ازدواج مخالف است، زیرا متمایل نبودن طبع نه از آن جهت است که از آن تنفر دارد، بلکه به جهت آن است که این را موجب اشاعه فحشا و اعمال زشت و از بین رفتن غریزه عفت می داند. شاهد بر این مطلب این که، ازدواج خواهر و برادر برای مدتی طولانی در بین مجوس شایع بوده است. (برای آگاهی بیشتر ر. ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 239 - ج 16 ص 399)

 2- نظر دیگر آن است که چون ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر ممکن نبود؛ زیرا ازدواج با محارم یک عمل قبیح و زشت است، فرزندان آدم با دخترانی از نژاد و نسل دیگر که در روی زمین بودند ازدواج کردند. بعدا که فرزندان آنها با هم پسر عمو شدند، زناشویی میان خود آنان صورت پذیرفت زیرا نسل آدم نخستین انسان روی زمین نبوده بلکه پیش از آن نیز انسان هایی در زمین زندگی داشته اند.

 حاصل این که ممکن است گفته شود: پسران آدم، با بقایای انسان های پیشین - که قبل از خلقت آدم و حوا در روی زمین زندگی می کردند - ازدواج کردند و از گفت وگوی خدا با فرشتگان درباره آفرینش آدم در روی زمین، استفاده می شود که قبل از آدم و حوا انسان هایی در روی زمین زندگی می کردند. البته نظری سوم هم برخی مطرح نموده اند که می توان این نظر را از نظر دوم بهتر دانست و آن این است که به علت نبود اشخاصی که بتوانند با فرزندان آدم(ع) ازدواح نمایند عده ای از فرشتگان و جنیان به فرمان الهی به گونه ای به زمین هبوط نمودند که توانستند با هابیل و قابیل ازدواج کنند تا نسل بشر ادامه یابد.



:: موضوعات مرتبط: دانستني ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 695
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 29 شهريور 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : كريم شريفي

زمان دقیق واریز و برداشت و مبلغ یارانه نقدی شهریور1397 اعلام شد.

به گزارش تابناک:

 نود و یکمین مرحله یارانه نقدی مربوط به شهریور ماه سال جاری

ساعت 24 روز دوشنبه مورخ 97/06/26 به حساب سرپرستان خانوار ها واریز می شود.رپورتاژ

رپورتاژ

پیش بینی می شود نود و یکمین مرحله یارانه نقدی بامداد

(دوشنبه26 شهریور ماه) به حساب سرپرستان خانوار واریز و قابل برداشت خواهد شد.

لازم به ذکر است که مبلغ یارانه دریافتی

هر یک از مشمولان دریافت یارانه نقدی

همانند ماه های گذشته 45 هزار و 500 تومان است.



:: موضوعات مرتبط: زمان دقیق واریز یارانه نقدی , ,
:: بازدید از این مطلب : 747
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 شهريور 1397 | نظرات ()